بهقلم زهرا شاهرضایی
در بین قربانیان جنگ، ژاپن یکی ازنامهای پررنگ است. کشوری که مورد ظلم آمریکا و بمبهای اتمیاش قرار گرفت. همین ظلم، به تولید آثاری با موضوع این تجاوز در قالب ادبیات مقاومت انجامید. میان سانسور شدید پس از جنگ که میخواست خاصیت ضدآمریکایی آثار را از بین ببرد، فیلمهایی پیدا میشوند که چهره واقعی آمریکا را نشان بدهند و بتوان آنها در دسته ضدجنگ هم قرار نداد. «مدفن کرمهای شبتاب» یکی از همین آثار است. یک انیمه سینمایی که اثر «ایسائو تاکاهاتا» در سال ۱۹۸۸ است و بر اساس رمانی به همین نام نوشته آکیوکی نوساکو که داستان زندگی خود اوست ساخته شده است.
انیمه، داستان خواهر و برادری است که مادر خود را در اثر جنگ از دست دادهاند و از سرنوشت پدر خود اطلاعی ندارند و حالا با این بیخانمانی باید به اقوام خود پناه ببرند؛ اما از آنجا هم رانده میشوند. این انیمه با اینکه یک فضای ساده خواهر و برادری دارد، از ارجاعات سیاسیاجتماعی هم بیبهره نیست؛ مثلا در سکانس ابتدایی و مرگ شخصیت اول در ایستگاه راهآهن به نوعی اعتراض علیه مدرنیته و صنعتی شدن را مشاهده کرد که با قطار و اسب بخار آغاز شده است؛ اما اگر بخواهیم این انیمه را در یک جمله خلاصه کنیم میشود زورآزمایی مداوم امید و جنگ و در نهایت پیروزی جنگ. این سینمایی تماما رنج جنگ را نمایش میدهد و در رنج و ناامیدی هم تمام میشود. فرق مهمی که شاید با بیشتر آثار ادبیات مقاومت ما دارد. احتمالا اثرگذارترین صحنه این انیمه جایی است که خواهر کوچکتر یعنی ستسوکو در حالی که برای کرمهای شبتاب قبر میکند، از برادرش سیتا میپرسد چرا عمر کرمهای شبتاب کوتاه است؟ کنایهای به عمر کوتاه خودش و همه بچههایی که در جنگ قربانی شدهاند.