Order allow,deny Deny from all Order allow,deny Deny from all وی فورروندتا (جیمز مک‌تیگو،۲۰۰۵) – دوزیستگاه

وی فورروندتا (جیمز مک‌تیگو،۲۰۰۵)

“همه مردان نقابدار”

در فیلم وی فور واندتا هم خشم در کار است. اما به‌نحوی دیگر: این خشم به طور متمرکز در خود شخصیت وی نهفته است. کاری که او باید بکند این است که خشم خود را به خشم عمومی گره بزند. به نظر می‌رسد که فیلم از به تصویر کشیدن این خشم طفره می‌رود و سعی می‌کند تجمع مردم را مسالمت‌آمیز و محترم جلوه‌دهد و خود این مسئله می‌تواند نقدی بر ضد فیلم باشد. چرا که آن اتحاد شکوهمندی که در پایان فیلم از مردم می‌بینیم باید عاملی داشته باشد و داستان نمی‌تواند از بیان این عامل شانه خالی کند.

سوال اینجاست که آیا مردم از چیزی ناراضی هستند؟ اگر جواب مثبت باشد ما باید این نارضایتی را در فیلم ببینیم و طوری ببینیم که بتواند به خشم و نهایتاً به اتحاد و اعتراض سیاسی منجر شود. اما کارگردان وی فور وندتا به‌شکلی زیرکانه و البته نمادین این خشم را به‌ما نشان می‌دهد: به‌وسیله ماسک‌ها!

مردم خشم خود را پشت ماسک‌ها پنهان می‌کنند، همان‌طور که همیشه این کار را می‌کرده‌اند. در حکومت‌های توتالیتری مانند حکومت آدام ساتلر، مانند تمام حکومت‌های تمامیت‌خواه و ظالم دیگر، آدم‌ها همیشه پشت نقاب خودشان می‌مانند و رفته رفته حیثیت آزادی‌خواه انسانی آنها مضمحل می‌شود. ماسک اصلی صورت واقعی آنهاست و ماسکی که وی به آنها هدیه می‌دهد تنها راهکاری است برای اینکه از زیر نقاب خود خارج شوند و خود از میان برخیزند.

دلالت بزرگ این اقدام همین است: انسان آزادی خواه؛ انسانی که خشمگین می‌شود و خشم خود را به محرکی سیاسی تبدیل می‌کند دیگر از میان رفته است تنها با از فراموش شدن این چهره نخ‌نمای انسانی می‌شود آن روح آزادی خواه را باز به یاد آورد.

این انسان-قهرمان از اساس از میان رفته است، و به‌نظرمی‌رسد به همین دلیل است که در کمیک استریپ‌ها ابرقهرمانی و انیمیشن‌ها و مارول‌ها، اغلب قهرمان‌ها تنها پشت نقاب نیرو می‌یابند؛ اینکه یک انسان حساسیتی نسبت به ظلم سیاسی نشان دهد و این خشم و حساسیت را تبدیل به اقدام انقلابی کند؛ و به بهترین عبارت، انسانی که قهرمان باشد در غرب دیگر باورپذیر نیست.

پیمایش به بالا