Order allow,deny Deny from all Order allow,deny Deny from all من قاتل پسرتان هستم، احمد دهقان – دوزیستگاه

من قاتل پسرتان هستم، احمد دهقان

بی‌فاصله با جنگ

مجموعه داستان من قاتل پسرتان هستم، از خیلی جهات با آنچه معمولاً درباره دفاع مقدس می‌شنویم متفاوت است. در کل متن کتاب حتی به عبارت دفاع مقدس هم برنمی‌خوریم؛ برای احمد دهقان دفاع مقدس جنگ است. او کسی است که شاید از هر نویسنده دیگری بیشتر جنگ را درک کرده باشد و به خاطر همین، بی‌فاصله‌ترین روایت را به ما عرض می‌کند.

در این بی‌فاصلگی کلیشه‌ها شکسته می‌شوند. انگار کلیشه‌ها حاصل فاصله ما با جنگ هستند. ما جنگ را درک نکرده‌ایم و برای همین است که چنین تصویر خیال‌پردازانه‌ای از آن می‌سازیم یا راحت‌تر تصاویر رمانتیک آن را باور می‌کنیم. نه اینکه رمانتیسم جنگ دروغ باشد، بلکه تنها و بدون اشاره به واقعیت‌های آن انگار یک چیزی کم دارد.

در هر یک از داستان‌های من قاتل پسرتان هستم یکی از این واقعیت‌ها عرض اندام می‌کند. در داستان «تمبر» برادری را می‌بینیم که پس از امضای قطع‌نامه و هنگامه تحرکات منافقین، با جسد تیر خورده خواهرش روبرو می‌شود و تازه می‌فهمد که او یکی از اعضای سازمان بوده است.
در دیگری کهنه‌سربازانی را می‌بینیم که از همان پایان جنگ، انگار که چیزی جدا از زندگی عادی مردم هستند، جایی در قطارهای جنوب به شمال کشور ندارند. این داستان استعاره‌ای از وضع تمام قهرمانانی است که در مرز‌های کشور جنگیده‌اند و حالا که جنگ تمام شده، مثل ارمیای امیرخانی و حاج‌کاظم حاتمی‌کیا دور افتاده می‌شوند. و الحق چه هنرمندانه‌تر.

در دیگری رزمنده‌ای را می‌بینیم که سال‌ها پس از جنگ دچار مشکلات مالی شده و هیچ یک از هم‌رزمان قدیمی‌اش، حتی آن‌ها که جانشان را نجات داده حاضر به دستگیری از او نمی‌شوند.
و اما در تکان‌دهنده‌ترین داستان یعنی خود «من قاتل پسرتان هستم» واقعیت تلخ و ویران‌کننده جنگ، طوری روبرویمان قد علم می‌کند که شاید تمام روایت‌های فانتزی و رمانتیک راهیان نوری را از یاد ببریم. اینکه رزمنده‌ای به‌خاطر نجات یک گردان دوست خود را به قتل برساند، شاید از لحاظ منطقی درست به‌نظر بیاید اما دیگر از آن تصاویر رؤیایی چه چیز باقی می‌گذارد؟

مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» موقعیت‌های تراژیک اخلاقی و موقعیت‌های ناگزیر واقعی را برای ما طرح می‌کند. اما نه آن‌طور که رئالیسم سیاه‌نمایانه و قلابی ضد جنگ تقلا می‌کند، قداست این دفاع را خدشه‌دار می‌کند – که آن هم خود نحو دیگری از خیال‌پردازی است- نه آن‌قدر که روایت‌های دوست‌داشتنی رسمی می‌خواهند، جنگ و آدم‌هایش را پالوده و قدیس نگه می‌دارد. چیزی درست در وسط واقعیت؛ چیزی دقیقاً در وسط جنگ.

پیمایش به بالا