رمان کوتاه قلب سگی به قلم میخائیل بولگاکوف، حقیقتاً از عجیبترین موارد تاریخ ادبیات و نشر است. این کتاب سال ۱۹۲۵ نوشته میشود اما تا سال ۱۹۸۷ و اتحادیة جماهیر شوروی توقیف بوده است.
تمثیلهای تند و تیز این کتاب و تشبیه مردم روسیه به یه سگ ولگرد و تشبیه انقلاب روسیه به یه عمل جراحی، چیزهاییست که این کتاب را بین رمانهایی که دربارة انقلاب نوشته شدهاند برجسته میکند.
علاوهبراینها قلب سگی یکی از نمونههای برجستة رمان علمیتخیلی است که نشان میدهد پیشرفت علمی تا چه اندازه میتواند خیال انسان را پروار کند.
داستان، داستان دکتری عجیب و غریب است که یه سگ کاملاً عادی و آواره را به آزمایشگاهش میبرد و با یک عمل جراحی پیچیده او را به یک انسان بدل میکند. همهچیزش را، بهجز قلب.
۵. قصه اساساً قصة پس از انقلابی است که این سگ را انسان میکند: قصهای که با خواندنش خیلی لذت میبرید و رهیافتهای آگاهکنندهای دربارة انقلاب روسیه و اساساً انقلاب پیدا میکنید.
رمان قلب سگی با همة طنز و ریشخند و نگاه تند و تیزش به انقلاب خالی از اشکال هم نیست. بعد از انتشار این اثر، در کنار تحسینهای بسیار انتقادات زیادی هم به آن وارد بوده. در این پرونده سعی میکنیم از تحسینها تا انتقادات شایسته دربارة این اثر را پوشش دهیم. البته به سبک خودمان.